حتماً آدم‌ های بسیار باهوش و توانمندی را می‌شناسید که هیچ کار مفیدی انجام نمی‌دهند. آنها ساعت ‌های طولانی کار می‌کنند، به خودشان استرس وارد می‌کنند اما هیچ پیشرفت خوبی نمی‌کنند

همه ما در طول زندگی عادت ‌های غیر مفیدی پیدا می‌کنیم که ما را از رسیدن به هدف اصلی زندگیمان دور می‌کند. و معمولاً در این دنیا که با سرعت شگرفی پیش می‌رود، حتی متوجه نمی‌شویم که همان اشتباهات را دوباره و دوباره مرتکب می‌شویم. برای اینکه زندگی متوازن و مفید داشته باشید باید طولانی مدت در کاری که راضیتان می‌کند تلاش نموده و از اشتباهاتی که در زیر عنوان می‌گردد دوری کنید.

1. آنها مشغول بودن را با مفید بودن اشتباه می‌گیرند

11 اشتباهی که افراد با هوش مرتکب می شوند

سرعتتان را کندتر کنید و این را به یاد بیاورید: بیشتر چیزها هیچ اهمت خاصی ندارند. مشغول بودن معمولاً یک شکل تنبلی ذهنی است—تنبل فکر کردن و با تنبلی عمل کردن. بخاطر همین است که می‌گویند عاقلانه ‌تر کار کنید نه سخت‌تر. فقط کافی است که یک نگاه به اطرافتان بیندازید. آنها که از همه مشغول‌ ترند بازده کمتری دارند. 

افراد پرمشغله همیشه وقت کم می‌آورند. همیشه در تلاش برای رسیدن به سر کار، کنفرانس، میتینگ، جلسات کاری و از این قبیل هستند. معمولاً کم پیش می‌آید که وقت کافی برای خانواده و دور هم بودن داشته باشند، حتی برای خوابیدن هم وقت ندارند.

برنامه پرمشغله‌ شان باعث می‌شود احساس مهم بودن کنند اما این فقط یک توهم است. 

راه‌حل: سرعتتان را کم‌تر کنید. نفس بکشید. تعهداتتان را مرور کنید. کارهای مهم را اول برنامه بیاورید. هر زمان فقط یک کار را انجام دهید. از همین حالا شروع کنید. هر دو ساعت یکبار یک وقفه کوتاه برای استراحت داشته باشید. بعد تکرار کنید.

2. وقتشان را صرف دنبال کردن یک دستاورد ساختگی می‌کنند
11 اشتباهی که افراد با هوش مرتکب می شوند

رشد شخصی مسئله ‌ای سالم است. رشد شخصی یک دستاورد است. اما تا زمانیکه واقعی باشد. مشکل اینجاست که فشار برای رشد کردن به همراه خود، انگیزه برای راحت‌تر کردن آن رشد می‌آورد. یا اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم، برای ساده ‌تر به نظر رسیدن رشد. بازی‌های رشد که دستاوردهای ساختگی دارند را در اینترنت بارها می‌بینید. خیلی از آنها حاوی محصولات و خدماتی هستند که توسط اسامی معروفی مثل Facebook و Twitter فراهم می‌شوند. هرکدام یک زیربنای روانی دارند که از یک بازی رشد پر از دستاوردهای ساختگی حمایت می‌کنند—جمع ‌آوری امتیازهایی که به فایده موردنظر آن محصول یا خدمات نزدیک باشد. در Facebook لیست دوستان و در Twitter دنبال‌کنندگان آن.

بله، هرکدام از آنها اگر به تعادل و باهدف استفاده شوند، یک هدف منطقی به دنبال دارد. اما بیشتر افراد اینقدر خود را درگیر سیستم امتیازهای آن بازی می‌کنند که آن دلیل اصلی و قانونی که بخاطر آن شروع به استفاده از آن محصول یا خدمات کردند را به کلی فراموش می‌کنند. اگر این بازی را فقط برای سرگرمی انجام می‌دهید، و از آن آگاهید، عالی است و هیچ اشکالی ندارد. اما اگر هدفتان به دست آوردن دوستان بیشتر و بیشتر و بالا بردن تعداد دوستان و دنباله‌ روهایتان فقط برای دست یافتن به آن است، دستاوردهایتان کاملاً ساختگی است. 

به همین دلیل خیلی مهم است که ذهنتان را روی کاری که می‌کنید و دلیل انجام آن تمرکز دهید.

راه‌‌حل: از خودتان بپرسید: آیا این فعالیت یک تغییر مثبت و محسوس در زندگی من یا فردی دیگر ایجاد می‌کند؟ آیا لازمه یک هدف واقعی است؟ آیا به نظرم اشکالی ندارد که اینکار را فقط به خاطر اینکه از انجام آن لذت می‌برم انجام می‌دهم، فارغ از اینکه فکر کنم برای خودم یا دیگری فایده دارد یا نه؟

3. یاد می‌گیرند یک کار را چطور انجام دهند اما هیچوقت انجامش نمی‌دهند

11 اشتباهی که افراد با هوش مرتکب می شوند

متاسفانه تعداد کمی از آدم‌ها طوری زندگی می‌کنند که به آن موفقیتی که همیشه در رویاهایشان بوده دست پیدا کنند. و این یک دلیل ساده دارد:

هیچوقت وارد عمل نمی‌شوند!

علم‌آموزی به این معنا نیست که رشد می‌کنید. رشد زمانی اتفاق می‌افتد که چیزهایی که می‌دانید زندگیتان را تغییر دهند. بیشتر آدم‌ها در سردرگمی کاملند. درواقع آنها زندگی نمی‌کنند. فقط روزها را می‌گذرانند و هیچوقت کاری که لازم است را انجام نمی‌دهند—یعنی دنبال کردن آرزوهایشان. مهم نیست که نابغه باشید یا دکترای فیزیک کوانتوم داشته باشید، اگر عمل نکنید نمی‌توانید کوچکترین تغییری در زندگیتان ایجاد کنید. بین دانستن خالی و دانستن و عمل کردن تفاوت زیادی وجود دارد. دانش و هوش بدون عمل هر دو بی‌ ارزش هستند. به همین سادگی!

راه‌حل: موفقیت در تصمیم به زندگی کردن—جذب خودتان در فرایند دنبال کردن اهدافتان— نهفته است. پس تصمیم بگیرید و وارد عمل شوید.

4. برای بررسی پیشرفتشان معیار سنجش درستی ندارند

11 اشتباهی که افراد با هوش مرتکب می شوند

نمی‌توانید چیزی که به درستی آنرا نسنجیده ‌اید را کنترل کنید و چیزی که می‌سنجید آینده شما را تعیین می‌کند. اگر چیزهای درستی را بررسی نکنید نسبت به فرصت‌هایی که برایتان پدیدار می‌شود کور می‌شوید. تصور کنید که در کار تجاری کوچکی که انجام می‌دهید، مقرر کنید که میزان مدادها و گیره های کاغذ که مصرف کردید را حساب کنید. آیا این منطقی است؟ خیر! چون مدادها و گیره‌ های کاغذ معیار خوبی از چیزهای مهم برای یک تجارت نیستند. مدادها و گیره‌های کاغذ هیچ تاثیری در درآمد، رضایت مشتری، رشد بازار و از این قبیل نیستند.

اجازه بدهید بعنوان یک مثال عینی از فروشگاه اینترنتی اسم ببریم. بیشتر صاحبین این سایتها که از آن راه زندگی خود را می‌گذرانند، تعداد مشترکین RSS خود را اولین معیار موفقیت سایتشان قلمداد کرده و به دقت آن را بررسی می‌کنند اما نمی‌دانند که تعداد مشترکین RSS یک معیار حیاتی نیست زیرا بیشتر این مشترکین درصد فعالیت بسیار پایینی در سایت میزبان و تولید کننده درآمد آن دارند.

اینکه چه چیز را بسنجید آینده شما را پیش بینی می‌کند. باید چیزهایی را بسنجید که مستقیماً به هدف اولیه شما مرتبط باشد.

راه‌حل: رویکرد مناسب این است که بفهمید هدف اصلیتان چیست و بعد چیزهایی که مستقیماً در رسیدن به آن هدف دخیل هستند را بسنجید. درمورد مثال سایت تجاری، هدف باید “اخذ درآمد از طریق سایت” باشد. و چیزهای کمی که ارزش بررسی را دارند تعداد کلیک‌هایی است که روی تبلیغات، نرخ‌های تبدیل مرتبط، نرخ‌های تبدیل محصولات داخل و فیدبک مشتری/خواننده و از این قبیل می‌باشد. توصیه ما این است که برای تعیین هدف اصلیتان وقت بگذارید، بعد مهمترین موارد برای بررسی کردن را تعیین کرده و بعد بلافاصله شروع به بررسی کنید. به طور هفتگی اعداد را یادداشت کرده و از آن اطلاعات برای ایجاد یک نمودار روند رشد هفتگی یا ماهانه استفاده کنید تا پیشرفتتان را ارزیابی کنید. بعد عملکردهایتان را بنا به پیشرفت بیشتر توسعه دهید.

5. درگیر ایدآل‌سازی همه چیز می‌شوند

11 اشتباهی که افراد با هوش مرتکب می شوند

خیلی از ما ایدآل‌گرا هستیم. معیارهای بالایی برای خودمان در نظر می‌گیریم و بیشترین تلاشمان را می‌کنیم. زمان و توجه زیادی را صرف کار/علاقه‌ مان می‌کنیم تا استانداردهای شخصیمان را بالا نگه داریم. عشق ما به بهترین‌ها باعث می‌شود دست به تلاش‌های بیشتر بزنیم، هیچ ‌وقت دست از کار نکشیم و هیچ وقت از پا ننشینیم. و این اختصاص دادن کامل خود به ایدآل‌ها به ما کمک می‌کند به نتیجه دلخواهمان برسیم. البته تا زمانیکه این روش ما را اسیر
خود نکند.

اما وقتی اسیر ایدآل‌گرایی شدیم چه اتفاقی می‌افتد؟

وقتی نتوانیم به استانداردهایی که برای خودمان تعیین کرده‌ایم برسیم، ناامید و دلسرد می‌شویم و نمی‌توانیم با چالش های جدید روبه‌رو شویم و یا حتی کاری که شروع‌ کرده‌ایم را تمام کنید. اصرار ما برای رساندن همه چیز به منتهای درجه عالی بودن باعث تاخیرهای زیاد در کارها، استرش شدید و نتیجه نامطلوب می‌شود.

ایدآل‌گراهای واقعی کارها را سخت شروع می‌کنند و برای اتمام آنها هم بسیار سختی می‌کشند.

راه‌حل: دنیای واقعی هیچ پاداشی به ایدآل‌گراها نمی‌دهد. دنیا به کسانی پاداش می‌دهد که کارها را انجام می‌دهند. و تنها راه برای انجام کارها این است که ۹۹% مواقع ایدآل انجام ندهیم. فقط با سالها تمرین و غیرایدآل انجام دادن کارهاست که می‌توانیم به بارقه‌هایی از ایدآل دست پیدا کنیم. پس تصمیم بگیرید. وارد عمل شوید. از نتیجه کار درس بگیرید. و این روش را بارها و بارها انجام دهید. این بهترین راه برای دست یافتن به ایدآل‌هاست.

6. قبل از اینکه برای یک فرصت وارد عمل شوند صبر می‌کنند تا ۱۰۰% برای آن آماده گردند
11 اشتباهی که افراد با هوش مرتکب می شوند

این مورد تا حدودی به مورد بالا مرتبط است اما نکاتی دارد که باید جداگانه درمورد آن بحث شود.

یکی از مهمترین چیزهایی که می‌بینیم افراد باهوش را عقب می‌اندازد بی‌میلی خودشان برای قبول کردن فرصت‌ها فقط به این دلیل است که تصور می‌کنند برای آن آمادگی ندارند. به عبارت دیگر، تصور می‌کنند که به دانش، مهارت و تجربه بیشتری نیاز دارند تا بتوانند برای آن فرصت اقدام کنند. متاسفانه، این طرز فکر جلوی پیشرفت را می‌گیرد. واقعیت این است که وقتی موقعیت و فرصتی پیش می‌آید هیچکس هیچوقت ۱۰۰% آماده نیست. چون بیشتر فرصت‌های زندگی ما را مجبور می‌کند از نظر احساسی و عقلی رشد کنیم. این فرصت‌ها باعث می‌شود از منطقه امنمان پا را فراتر بگذاریم و این یعنی اول کار احساس راحتی چندانی نخواهیم داشت. و وقتی احساس راحتی نکنیم، احساس آمادگی هم نمی‌کنیم.

راه‌ حل: یادتان باشد که فرصت‌های استثنایی برای رشد و پیشرفت فردی بارها و بارها در طول زندگی اتفاق می‌افتد. اگر می‌خواهید در زندگیتان تغییر مثبت ایجاد کنید، باید از این موقعیت‌ها استفاده کنید، حتی اگر ۱۰۰% احساس آمادگی برای آن نکنید.

7. خود را با انتخاب‌های زیاد اشباع می‌کنند

11 اشتباهی که افراد با هوش مرتکب می شوند

اینجا در قرن ۲۱ که اطلاعات با سرعت نور حرکت می‌کند و فرصت‌های تغییر و پبشرفت به‌نظر بی‌ انتها می‌رسد، برای انتخاب روند زندگی و کار با موقعیت‌های مختلفی روبه‌رو هستیم. اما متاسفانه، زیاد بودن گزینه‌های انتخاب معمولاً موجب بی‌تصمیمی، سردرگمی و بی‌حرکتی می‌شود. تحقیقات مختلفی درمورد کار و بازاریابی نشان داده است که وقتی مشتری با انتخاب ‌های مختلفی از محصولات روبه‌رو باشد، خرید کمتری می‌کند. مطمئناً انتخاب از بین سه گزینه بسیار راحت‌تر از بین سیصد گزینه است. اگر تصمیم برای خرید کردن سخت باشد، بیشتر افراد خسته شده و دست از خرید می‌‌کشند.

به همین ترتیب اگر شما هم خودتان را درمعرض تعداد گزینه‌ های انتخاب زیادی قرار دهید، ذهن ناخودآگاهتان خسته می‌شود.

راه‌حل: اگر یک خط تولید را می‌فروشید، سعی کنید ساده باشد. و اگر سعی دارید درمورد چیزی در زندگیتان تصمیم بگیرید، وقتتان را صرف ارزیابی آخرین جزئیات هر انتخاب نکنید. چیزی را انتخاب کنید که فکر می‌کنید برایتان مناسب است و آن را امتحان کنید. اگر موثر نبود، چیز دیگری را انتخاب کنید و پیش بروید.

8. در زندگی خود تعادل ندارند

11 اشتباهی که افراد با هوش مرتکب می شوند

اگر از آدم‌ها بخواهید آنچه که از زندگی می‌خواهند را برایتان خلاصه کنند، آن را در کلماتی مثل “عشق”، “موفقیت”، “خانواده”، “شناخت”، “آرامش”، “خوشبختی” و امثال آن خلاصه می‌کنند. اما همه اینها چیزهایی کاملاً متفاوت هستند و بیشتر آدم‌ها همه آن را در زندگیشان می‌خواهند. متاسفانه، تعداد زیادی از آدم‌ها برای رسیدن به این اهداف زندگیشان را درست متعادل نمی‌کنند. کسی را می‌شناسم که سال گذشته یکصد میلیون تومان از تجارت خود درآمد کسب کرد اما وقتی با من دردودل می‌کرد می‌گفت که افسرده است. وقتی از او دلیلش را پرسیدم گفت چون تنها و خسته است و وقت کافی برای خودش اختصاص نداده است. یک نفر دیگر را هم می‌شناسم که همیشه و تقریباً همه روز را در ساحل مشغول موج ‌سواری است. او از آندسته آدم‌های مثبت‌اندیش بسیار شاد است که همیشه نیشش تا بناگوشش باز است. اما در یک وَن می‌خوابد و واقعاً محتاج نان شبش است. نمی‌توانم با اینکه این مرد همیشه شاد به نظر می‌رسد داستان زندگیش را یک زندگی موفق بدانم.

اینها دو سبک ‌زندگی تقریباً نامتعادل هستند. میلیون‌ها زندگی دیگر هم مثل اینها وجود دارد.

راه‌حل: وقتی زندگی کاریتان (یا زندگی اجتماعیتان، خانوادگیتان و از این قبیل) پرمشغله باشد و همه انرژیتان در آن نقطه متمرکز شده باشد، خیلی راحت تعادل زندگیتان برهم می‌خورد. بااینکه انگیزه اهمیت زیادی دارد اما اگر می‌خواهید کارها درست انجام شود، باید ابعاد مختلف زندگیتان را متعادل کنید. اینکه یک بُعد زندگی را فراموش کرده و بیشتر وقتتان را صرف یک بُعد زندگی کنید، فقط برایتان خستگی و استرس به همراه خواهد داشت.

9. باور کردن آدم‌ها و چیزهایی که به‌نظر بیش از اندازه خوب‌‌اند

11 اشتباهی که افراد با هوش مرتکب می شوند

برخی افراد آن‌قدر کاریزماتیک و با اعتماد‌ به‌ نفس هستند که ممکن است مجذوب و فریفته‌ی گفتارشان بشوید. آنها بی‌وقفه از میزان موفقیت کسب‌ و کارشان می‌گویند، اینکه چقدر دیگران دوست‌شان دارند، با چه کسانی آشنا هستند و اینکه تا چه اندازه می‌توانند موقعیت‌های متنوع در اختیار شما بگذارند. آدم‌های باهوش پیش از اینکه «دو بار» فکر کردن به معامله‌های بیش از اندازه خوب‌ را یاد بگیرند تنها کافی است «یک بار» فریب بخورند. نتیجه‌ی ساده‌لوحی و فقدان ارزیابی بایسته می‌تواند فاجعه‌آمیز باشد. آدم‌های باهوش پیش از دخیل شدن در موضوعی سؤالات جدی می‌پرسند زیرا متوجه هستند که هیچ کس، از جمله خود آنها، به آن خوبی‌ای که به نظر می‌رسد نیست.

10. بدون حساب‌ و کتاب خرج کردن

11 اشتباهی که افراد با هوش مرتکب می شوند

شما نمی‌توانید آزادی مالی را تجربه کنید مگر اینکه بر طبق محدودیت‌های یک حساب دخل‌ و خرج عمل کنید. تعهد به حساب دخل‌ و‌ خرج چه در مسائل شخصی، و چه در مسائل کاری مجبورمان می‌کند بین خواسته و نیازمان انتخاب‌های حساب‌ شده‌ داشته باشیم. آدم‌های باهوش کافی است یک بار با صورت‌ حسابی رو‌به‌رو شوند که از پسِ پرداختش برنمی‌آیند تا به فکر سروسامان دادن اعمال‌شان بیفتند. آنها این کار را با به حساب آوردن همه‌ی مخارجی آغاز می‌کنند که پول‌شان صرف آنها شده است. آدم‌های باهوش می‌دانند به محض اینکه بفهمند برای چه چیز‌هایی و به چه میزان خرج کرده‌اند انتخاب‌های درست خود‌به‌خود نمایان می‌شوند. وسوسه‌ی خوردن یک لیوان کافه لاته‌ی صبحگاهی خیلی کمتر می‌شود وقتی که بدانید سالانه به طور متوسط هزینه‌ای معادل ۴ میلیون تومان برای آن می‌پردازید. داشتن حساب دخل‌ و‌ خرج تنها به معنی اطمینان یافتن از توانایی پرداخت بدهی‌ها و صورت‌حساب‌ها نیست؛ آدم‌های باهوش می‌دانند داشتن حسابی سخت‌گیرانه برای خرج‌ها این اطمینان را به دنبال خواهد داشت که هرگز مجبور نیستند از فرصت پیش رویشان صرف‌نظر کنند؛ زیرا سرمایه‌ی عزیزشان را برای روز مبادا جمع کرده‌اند. حساب دخل‌وخرج داشتن به زندگی نظم می‌دهد و نظم اساس انجامِ کارِ باکیفیت است.

11. نقش قربانی را بازی کردن

11 اشتباهی که افراد با هوش مرتکب می شوند

گزارش‌های خبری و شبکه‌های اجتماعی پر از داستان‌هایی هستند که افرادی در آنها می‌خواهند با ظاهر شدن در نقش قربانی اهداف‌شان را پیش ببرند. (مثلا دختری که فشار دادن گلویش با تکه‌ای پارچه را جلوی دوربین شبکه‌های اجتماعی به نمایش می‌گذارد و به این شکل تعداد زیادی فالوور جمع می‌کند!)

آدم‌های باهوش ممکن است یک بار ایفای نقش قربانی را امتحان کنند. اما به سرعت می‌فهمند این کار نوعی فریب‌کاری است و هر منفعتی حاصل از این روش به محض آنکه دیگران متوجه بازی شوند تمام می‌شود. نکته‌ی ظریف این استراتژی که تنها آدم‌های واقعا باهوش آن را می‌فهمند این است که برای ایفای نقش قربانی باید از قدرت‌تان صرف‌نظر کنید، چیزی که نمی‌توان قیمتی روی آن گذاشت.

کلام آخر

آدم‌هایی که هوش هیجانی بالایی دارند به این خاطر موفق‌اند که هیچ‌گاه از آموختن باز نمی‌ایستند. آنها هم از اشتباهات‌ و هم از موفقیت‌هایشان درس می‌گیرند و دائما تغییرات مثبتی در خودشان به وجود می‌آورند.

منبع : مردمان | چطور

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.
The comment language code.

Filtered HTML

  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
امتیاز
{"ratingValue":4.5,"reviewCount":5}
جمع امتیاز ها
5
تعداد امتیاز ها
5

افزودن دیدگاه جدید

Filtered HTML

  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
Schemas
{ "@context" : "https://schema.org", "@type" : "Article", "name" : "11 اشتباهی که افراد با هوش مرتکب می شوند","headline" : "11 اشتباهی که افراد با هوش مرتکب می شوند", "url" : "https://jameesalamat.com/node/83","id" : "https://jameesalamat.com/node/83","image":[ "https://jameesalamat.com/sites/default/files/field/image/%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%87%20%D8%A7%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%AF%20%D8%A8%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%B4_0.jpg"], "author":"Jameesalamat.com - جامعه سلامت","description":" حتماً آدم‌ های بسیار باهوش و توانمندی را می‌شناسید که هیچ کار مفیدی انجام نمی‌دهند. آنها ساعت ‌های طولانی کار می‌کنند، به خودشان استرس وارد می‌کنند اما هیچ پیشرفت خوبی نمی‌کنند" , "articleBody" : " همه&nbsp;ما در طول زندگی عادت ‌های غیر مفیدی پیدا می‌کنیم که ما را از رسیدن به هدف اصلی&nbsp;زندگیمان دور می‌کند. و معمولاً در این دنیا که با سرعت شگرفی پیش می‌رود، حتی&nbsp;متوجه نمی‌شویم که همان اشتباهات را دوباره و دوباره مرتکب می‌شویم. برای اینکه&nbsp;زندگی متوازن و مفید داشته باشید باید طولانی مدت در کاری که راضیتان می‌کند تلاش نموده&nbsp;و از اشتباهاتی که در زیر عنوان می‌گردد دوری کنید. 1. آنها مشغول بودن را با مفید بودن اشتباه می‌گیرند سرعتتان را کندتر&nbsp;کنید و این را به یاد بیاورید: بیشتر چیزها هیچ اهمت خاصی ندارند. مشغول بودن&nbsp;معمولاً یک شکل تنبلی ذهنی است—تنبل فکر کردن و با تنبلی عمل کردن. بخاطر همین است&nbsp;که می‌گویند عاقلانه ‌تر کار کنید نه سخت‌تر.&nbsp;فقط کافی است که&nbsp;یک نگاه به اطرافتان بیندازید. آنها که از همه مشغول‌ ترند بازده کمتری دارند.&nbsp; افراد پرمشغله&nbsp;همیشه وقت کم می‌آورند. همیشه در تلاش برای رسیدن به سر کار، کنفرانس، میتینگ،&nbsp;جلسات کاری و از این قبیل هستند. معمولاً کم پیش می‌آید که وقت کافی برای خانواده&nbsp;و دور هم بودن داشته باشند، حتی برای خوابیدن هم وقت ندارند. برنامه پرمشغله‌ شان&nbsp;باعث می‌شود احساس مهم بودن کنند اما این فقط یک توهم است.&nbsp; راه‌حل:&nbsp;سرعتتان را کم‌تر کنید. نفس بکشید.&nbsp;تعهداتتان را مرور کنید. کارهای مهم را اول برنامه بیاورید. هر زمان فقط یک کار را&nbsp;انجام دهید. از همین حالا شروع کنید. هر دو ساعت یکبار یک وقفه کوتاه برای استراحت&nbsp;داشته باشید. بعد تکرار کنید. 2. وقتشان را صرف دنبال کردن یک دستاورد ساختگی می‌کنند رشد شخصی مسئله ‌ای&nbsp;سالم است. رشد شخصی یک دستاورد است. اما تا زمانیکه واقعی باشد. مشکل اینجاست که&nbsp;فشار برای رشد کردن به همراه خود، انگیزه برای راحت‌تر کردن آن رشد می‌آورد. یا&nbsp;اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم، برای ساده ‌تر به نظر رسیدن رشد.&nbsp;بازی‌های رشد که&nbsp;دستاوردهای ساختگی دارند را در اینترنت بارها می‌بینید. خیلی از آنها حاوی محصولات&nbsp;و خدماتی هستند که توسط اسامی معروفی مثل&nbsp;Facebook&nbsp;و&nbsp;Twitter&nbsp;فراهم می‌شوند.&nbsp;هرکدام یک زیربنای روانی دارند که از یک بازی رشد پر از دستاوردهای ساختگی حمایت&nbsp;می‌کنند—جمع ‌آوری امتیازهایی که به فایده موردنظر آن محصول یا خدمات نزدیک باشد. در&nbsp;Facebook&nbsp;لیست دوستان و در&nbsp;Twitter&nbsp;دنبال‌کنندگان آن. بله، هرکدام از&nbsp;آنها اگر به تعادل و باهدف استفاده شوند، یک هدف منطقی به دنبال دارد. اما بیشتر&nbsp;افراد اینقدر خود را درگیر سیستم امتیازهای آن بازی می‌کنند که آن دلیل اصلی و&nbsp;قانونی که بخاطر آن شروع به استفاده از آن محصول یا خدمات کردند را به کلی فراموش&nbsp;می‌کنند.&nbsp;اگر این بازی را&nbsp;فقط برای سرگرمی انجام می‌دهید، و از آن آگاهید، عالی است و هیچ اشکالی ندارد. اما&nbsp;اگر هدفتان به دست آوردن دوستان بیشتر و بیشتر و بالا بردن تعداد دوستان و دنباله‌&nbsp;روهایتان فقط برای دست یافتن به آن است، دستاوردهایتان کاملاً ساختگی است.&nbsp; به همین دلیل خیلی&nbsp;مهم است که ذهنتان را روی کاری که می‌کنید و دلیل انجام آن تمرکز دهید. راه‌‌حل:&nbsp;از خودتان بپرسید: آیا این فعالیت یک تغییر&nbsp;مثبت و محسوس در زندگی من یا فردی دیگر ایجاد می‌کند؟ آیا لازمه یک هدف واقعی است؟&nbsp;آیا به نظرم اشکالی ندارد که اینکار را فقط به خاطر اینکه از انجام آن لذت می‌برم&nbsp;انجام می‌دهم، فارغ از اینکه فکر کنم برای خودم یا دیگری فایده دارد یا نه؟ 3. یاد می‌گیرند یک کار را چطور انجام دهند اما هیچوقت&nbsp;انجامش نمی‌دهند متاسفانه تعداد&nbsp;کمی از آدم‌ها طوری زندگی می‌کنند که به آن موفقیتی که همیشه در رویاهایشان بوده&nbsp;دست پیدا کنند. و این یک دلیل ساده دارد: هیچوقت وارد عمل&nbsp;نمی‌شوند! علم‌آموزی به این&nbsp;معنا نیست که رشد می‌کنید. رشد زمانی اتفاق می‌افتد که چیزهایی که می‌دانید&nbsp;زندگیتان را تغییر دهند. بیشتر آدم‌ها در سردرگمی کاملند. درواقع آنها زندگی نمی‌کنند.&nbsp;فقط روزها را می‌گذرانند و هیچوقت کاری که لازم است را انجام نمی‌دهند—یعنی دنبال&nbsp;کردن آرزوهایشان.&nbsp;مهم نیست که نابغه&nbsp;باشید یا دکترای فیزیک کوانتوم داشته باشید، اگر عمل نکنید نمی‌توانید کوچکترین&nbsp;تغییری در زندگیتان ایجاد کنید. بین دانستن خالی و دانستن و عمل کردن تفاوت زیادی&nbsp;وجود دارد. دانش و هوش بدون عمل هر دو بی‌ ارزش هستند. به همین سادگی! راه‌حل:&nbsp;موفقیت در تصمیم به زندگی کردن—جذب خودتان&nbsp;در فرایند دنبال کردن اهدافتان— نهفته است. پس تصمیم بگیرید و وارد عمل شوید. 4. برای بررسی پیشرفتشان معیار سنجش درستی ندارند نمی‌توانید چیزی&nbsp;که به درستی آنرا نسنجیده ‌اید را کنترل کنید و چیزی که می‌سنجید آینده شما را&nbsp;تعیین می‌کند. اگر چیزهای درستی را بررسی نکنید نسبت به فرصت‌هایی که برایتان&nbsp;پدیدار می‌شود کور می‌شوید.&nbsp;تصور کنید که در کار&nbsp;تجاری کوچکی که انجام می‌دهید، مقرر کنید که میزان مدادها و گیره های کاغذ که مصرف&nbsp;کردید را حساب کنید. آیا این منطقی است؟ خیر! چون مدادها و گیره‌ های کاغذ معیار&nbsp;خوبی از چیزهای مهم برای یک تجارت نیستند. مدادها و گیره‌های کاغذ هیچ تاثیری در&nbsp;درآمد، رضایت مشتری، رشد بازار و از این قبیل نیستند. اجازه بدهید&nbsp;بعنوان یک مثال عینی از فروشگاه اینترنتی اسم ببریم. بیشتر صاحبین این سایتها که&nbsp;از آن راه زندگی خود را می‌گذرانند، تعداد مشترکین&nbsp;RSS&nbsp;خود را اولین&nbsp;معیار موفقیت سایتشان قلمداد کرده و به دقت آن را بررسی می‌کنند اما نمی‌دانند که&nbsp;تعداد مشترکین&nbsp;RSS&nbsp;یک معیار حیاتی نیست زیرا بیشتر این مشترکین درصد فعالیت بسیار پایینی در سایت&nbsp;میزبان و تولید کننده درآمد آن دارند. اینکه چه چیز را&nbsp;بسنجید آینده شما را پیش بینی می‌کند. باید چیزهایی را بسنجید که مستقیماً به هدف&nbsp;اولیه شما مرتبط باشد. راه‌حل:&nbsp;رویکرد مناسب این است که بفهمید هدف&nbsp;اصلیتان چیست و بعد چیزهایی که مستقیماً در رسیدن به آن هدف دخیل هستند را بسنجید.&nbsp;درمورد مثال سایت تجاری، هدف باید “اخذ درآمد از طریق سایت” باشد. و&nbsp;چیزهای کمی که ارزش بررسی را دارند تعداد کلیک‌هایی است که روی تبلیغات، نرخ‌های&nbsp;تبدیل مرتبط، نرخ‌های تبدیل محصولات داخل و فیدبک مشتری/خواننده و از این قبیل می‌باشد.&nbsp;توصیه ما این است&nbsp;که برای تعیین هدف اصلیتان وقت بگذارید، بعد مهمترین موارد برای بررسی کردن را&nbsp;تعیین کرده و بعد بلافاصله شروع به بررسی کنید. به طور هفتگی اعداد را یادداشت&nbsp;کرده و از آن اطلاعات برای ایجاد یک نمودار روند رشد هفتگی یا ماهانه استفاده کنید&nbsp;تا پیشرفتتان را ارزیابی کنید. بعد عملکردهایتان را بنا به پیشرفت بیشتر توسعه&nbsp;دهید. 5. درگیر ایدآل‌سازی همه چیز می‌شوند خیلی از ما ایدآل‌گرا&nbsp;هستیم. معیارهای بالایی برای خودمان در نظر می‌گیریم و بیشترین تلاشمان را می‌کنیم.&nbsp;زمان و توجه زیادی را صرف کار/علاقه‌ مان می‌کنیم تا استانداردهای شخصیمان را بالا&nbsp;نگه داریم. عشق ما به بهترین‌ها باعث می‌شود دست به تلاش‌های بیشتر بزنیم، هیچ ‌وقت&nbsp;دست از کار نکشیم و هیچ وقت از پا ننشینیم. و این اختصاص دادن کامل خود به ایدآل‌ها&nbsp;به ما کمک می‌کند به نتیجه دلخواهمان برسیم. البته تا زمانیکه این روش ما را اسیر خود نکند. اما وقتی اسیر&nbsp;ایدآل‌گرایی شدیم چه اتفاقی می‌افتد؟ وقتی نتوانیم به&nbsp;استانداردهایی که برای خودمان تعیین کرده‌ایم برسیم، ناامید و دلسرد می‌شویم و نمی‌توانیم&nbsp;با چالش های جدید روبه‌رو شویم و یا حتی کاری که شروع‌ کرده‌ایم را تمام کنید.&nbsp;اصرار ما برای رساندن همه چیز به منتهای درجه عالی بودن باعث تاخیرهای زیاد در&nbsp;کارها، استرش شدید و نتیجه نامطلوب می‌شود. ایدآل‌گراهای&nbsp;واقعی کارها را سخت شروع می‌کنند و برای اتمام آنها هم بسیار سختی می‌کشند. راه‌حل:&nbsp;دنیای واقعی هیچ پاداشی به ایدآل‌گراها نمی‌دهد.&nbsp;دنیا به کسانی پاداش می‌دهد که کارها را انجام می‌دهند. و تنها راه برای انجام&nbsp;کارها این است که ۹۹% مواقع ایدآل انجام ندهیم. فقط با سالها تمرین و غیرایدآل&nbsp;انجام دادن کارهاست که می‌توانیم به بارقه‌هایی از ایدآل دست پیدا کنیم. پس تصمیم&nbsp;بگیرید. وارد عمل شوید. از نتیجه کار درس بگیرید. و این روش را بارها و بارها&nbsp;انجام دهید. این بهترین راه برای دست یافتن به ایدآل‌هاست. 6. قبل از اینکه برای یک فرصت وارد عمل شوند صبر می‌کنند&nbsp;تا ۱۰۰% برای آن آماده گردند این مورد تا حدودی&nbsp;به مورد بالا مرتبط است اما نکاتی دارد که باید جداگانه درمورد آن بحث شود. یکی از مهمترین&nbsp;چیزهایی که می‌بینیم افراد باهوش را عقب می‌اندازد بی‌میلی خودشان برای قبول کردن&nbsp;فرصت‌ها فقط به این دلیل است که تصور می‌کنند برای آن آمادگی ندارند. به عبارت&nbsp;دیگر، تصور می‌کنند که به دانش، مهارت و تجربه بیشتری نیاز دارند تا بتوانند برای&nbsp;آن فرصت اقدام کنند. متاسفانه، این طرز فکر جلوی پیشرفت را می‌گیرد.&nbsp;واقعیت این است&nbsp;که وقتی موقعیت و فرصتی پیش می‌آید هیچکس هیچوقت ۱۰۰% آماده نیست. چون بیشتر فرصت‌های&nbsp;زندگی ما را مجبور می‌کند از نظر احساسی و عقلی رشد کنیم. این فرصت‌ها باعث می‌شود&nbsp;از منطقه امنمان پا را فراتر بگذاریم و این یعنی اول کار احساس راحتی چندانی&nbsp;نخواهیم داشت. و وقتی احساس راحتی نکنیم، احساس آمادگی هم نمی‌کنیم. راه‌ حل:&nbsp;یادتان باشد که فرصت‌های استثنایی برای رشد&nbsp;و پیشرفت فردی بارها و بارها در طول زندگی اتفاق می‌افتد. اگر می‌خواهید در&nbsp;زندگیتان تغییر مثبت ایجاد کنید، باید از این موقعیت‌ها استفاده کنید، حتی اگر&nbsp;۱۰۰% احساس آمادگی برای آن نکنید. 7. خود را با&nbsp;انتخاب‌های زیاد اشباع می‌کنند اینجا در قرن ۲۱&nbsp;که اطلاعات با سرعت نور حرکت می‌کند و فرصت‌های تغییر و پبشرفت به‌نظر بی‌ انتها&nbsp;می‌رسد، برای انتخاب روند زندگی و کار با موقعیت‌های مختلفی روبه‌رو هستیم. اما&nbsp;متاسفانه، زیاد بودن گزینه‌های انتخاب معمولاً موجب بی‌تصمیمی، سردرگمی و بی‌حرکتی&nbsp;می‌شود.&nbsp;تحقیقات مختلفی&nbsp;درمورد کار و بازاریابی نشان داده است که وقتی مشتری با انتخاب ‌های مختلفی از&nbsp;محصولات روبه‌رو باشد، خرید کمتری می‌کند. مطمئناً انتخاب از بین سه گزینه بسیار&nbsp;راحت‌تر از بین سیصد گزینه است. اگر تصمیم برای خرید کردن سخت باشد، بیشتر افراد&nbsp;خسته شده و دست از خرید می‌‌کشند. به همین ترتیب&nbsp;اگر شما هم خودتان را درمعرض تعداد گزینه‌ های انتخاب زیادی قرار دهید، ذهن&nbsp;ناخودآگاهتان خسته می‌شود. راه‌حل: اگر&nbsp;یک خط تولید را می‌فروشید، سعی کنید ساده باشد. و اگر سعی دارید درمورد چیزی در&nbsp;زندگیتان تصمیم بگیرید، وقتتان را صرف ارزیابی آخرین جزئیات هر انتخاب نکنید. چیزی&nbsp;را انتخاب کنید که فکر می‌کنید برایتان مناسب است و آن را امتحان کنید. اگر موثر&nbsp;نبود، چیز دیگری را انتخاب کنید و پیش بروید. 8. در زندگی خود تعادل ندارند اگر از آدم‌ها&nbsp;بخواهید آنچه که از زندگی می‌خواهند را برایتان خلاصه کنند، آن را در کلماتی مثل&nbsp;“عشق”، “موفقیت”، “خانواده”، “شناخت”،&nbsp;“آرامش”، “خوشبختی” و امثال آن خلاصه می‌کنند. اما همه اینها&nbsp;چیزهایی کاملاً متفاوت هستند و بیشتر آدم‌ها همه آن را در زندگیشان می‌خواهند.&nbsp;متاسفانه، تعداد زیادی از آدم‌ها برای رسیدن به این اهداف زندگیشان را درست متعادل&nbsp;نمی‌کنند.&nbsp;کسی را می‌شناسم&nbsp;که سال گذشته یکصد میلیون تومان از تجارت خود درآمد کسب کرد اما وقتی با من دردودل&nbsp;می‌کرد می‌گفت که افسرده است. وقتی از او دلیلش را پرسیدم گفت چون تنها و خسته است&nbsp;و وقت کافی برای خودش اختصاص نداده است.&nbsp;یک نفر دیگر را&nbsp;هم می‌شناسم که همیشه و تقریباً همه روز را در ساحل مشغول موج ‌سواری است. او از&nbsp;آندسته آدم‌های مثبت‌اندیش بسیار شاد است که همیشه نیشش تا بناگوشش باز است. اما&nbsp;در یک وَن می‌خوابد و واقعاً محتاج نان شبش است. نمی‌توانم با اینکه این مرد همیشه&nbsp;شاد به نظر می‌رسد داستان زندگیش را یک زندگی موفق بدانم. اینها دو سبک ‌زندگی&nbsp;تقریباً نامتعادل هستند. میلیون‌ها زندگی دیگر هم مثل اینها وجود دارد. راه‌حل:&nbsp;وقتی زندگی کاریتان (یا زندگی اجتماعیتان،&nbsp;خانوادگیتان و از این قبیل) پرمشغله باشد و همه انرژیتان در آن نقطه متمرکز شده&nbsp;باشد، خیلی راحت تعادل زندگیتان برهم می‌خورد. بااینکه انگیزه اهمیت زیادی دارد&nbsp;اما اگر می‌خواهید کارها درست انجام شود، باید ابعاد مختلف زندگیتان را متعادل&nbsp;کنید. اینکه یک بُعد زندگی را فراموش کرده و بیشتر وقتتان را صرف یک بُعد زندگی&nbsp;کنید، فقط برایتان خستگی و استرس به همراه خواهد داشت. 9.&nbsp;باور کردن آدم‌ها و چیزهایی که به‌نظر بیش از اندازه خوب‌‌اند برخی افراد آن‌قدر کاریزماتیک و با اعتماد‌ به‌ نفس هستند که ممکن است مجذوب و فریفته‌ی گفتارشان بشوید. آنها بی‌وقفه از میزان موفقیت کسب‌ و کارشان می‌گویند، اینکه چقدر دیگران دوست‌شان دارند، با چه کسانی آشنا هستند و اینکه تا چه اندازه می‌توانند موقعیت‌های متنوع در اختیار شما بگذارند. آدم‌های باهوش پیش از اینکه «دو بار» فکر کردن به معامله‌های بیش از اندازه خوب‌ را یاد بگیرند تنها کافی است «یک بار» فریب بخورند. نتیجه‌ی ساده‌لوحی و فقدان&nbsp;ارزیابی بایسته&nbsp;می‌تواند فاجعه‌آمیز باشد. آدم‌های باهوش پیش از دخیل شدن در موضوعی سؤالات جدی می‌پرسند زیرا متوجه هستند که هیچ کس، از جمله خود آنها، به آن خوبی‌ای که به نظر می‌رسد نیست. 10. بدون حساب‌ و کتاب خرج کردن شما نمی‌توانید آزادی مالی را تجربه کنید مگر اینکه بر طبق محدودیت‌های یک حساب دخل‌ و خرج عمل کنید. تعهد به حساب دخل‌ و‌ خرج چه در مسائل شخصی، و چه در مسائل کاری مجبورمان می‌کند بین خواسته و نیازمان انتخاب‌های حساب‌ شده‌ داشته باشیم.&nbsp;آدم‌های باهوش کافی است یک بار با صورت‌ حسابی رو‌به‌رو شوند که از پسِ پرداختش برنمی‌آیند تا به فکر سروسامان دادن اعمال‌شان بیفتند. آنها این کار را با به حساب آوردن همه‌ی مخارجی آغاز می‌کنند که پول‌شان صرف آنها شده است. آدم‌های باهوش می‌دانند به محض اینکه بفهمند برای چه چیز‌هایی و به چه میزان خرج کرده‌اند انتخاب‌های درست خود‌به‌خود نمایان می‌شوند. وسوسه‌ی خوردن یک لیوان کافه لاته‌ی صبحگاهی خیلی کمتر می‌شود وقتی که بدانید سالانه به طور متوسط هزینه‌ای معادل ۴ میلیون تومان برای آن می‌پردازید. داشتن حساب دخل‌ و‌ خرج تنها به معنی اطمینان یافتن از توانایی پرداخت بدهی‌ها و صورت‌حساب‌ها نیست؛ آدم‌های باهوش می‌دانند داشتن حسابی سخت‌گیرانه برای خرج‌ها این اطمینان را به دنبال خواهد داشت که هرگز مجبور نیستند از فرصت پیش رویشان صرف‌نظر کنند؛ زیرا سرمایه‌ی عزیزشان را برای روز مبادا جمع کرده‌اند. حساب دخل‌وخرج داشتن به زندگی نظم می‌دهد و نظم اساس انجامِ کارِ باکیفیت است. 11.&nbsp;نقش قربانی را بازی کردن گزارش‌های خبری و شبکه‌های اجتماعی پر از داستان‌هایی هستند که افرادی در آنها می‌خواهند با ظاهر شدن در نقش قربانی اهداف‌شان را پیش ببرند. (مثلا دختری که فشار دادن گلویش با تکه‌ای پارچه را جلوی دوربین شبکه‌های اجتماعی به نمایش می‌گذارد و به این شکل تعداد زیادی فالوور جمع می‌کند!) آدم‌های باهوش ممکن است یک بار ایفای نقش قربانی را امتحان کنند. اما به سرعت می‌فهمند این کار نوعی فریب‌کاری است و هر منفعتی حاصل از این روش به محض آنکه دیگران متوجه بازی شوند تمام می‌شود. نکته‌ی ظریف این استراتژی که تنها آدم‌های واقعا باهوش آن را می‌فهمند این است که برای ایفای نقش قربانی باید از قدرت‌تان صرف‌نظر کنید، چیزی که نمی‌توان قیمتی روی آن گذاشت. کلام آخر آدم‌هایی که هوش هیجانی بالایی دارند به این خاطر موفق‌اند که هیچ‌گاه از آموختن باز نمی‌ایستند. آنها هم از اشتباهات‌ و هم از موفقیت‌هایشان درس می‌گیرند و دائما تغییرات مثبتی در خودشان به وجود می‌آورند. منبع : مردمان&nbsp;| چطور " ,"datePublished":"2018-02-05T00:32:29+03:30","dateModified":"2020-03-14T11:10:30+03:30","mainEntityOfPage":"Article", "publisher" : [{"@context" : "https://schema.org", "@type" : "Organization", "name" : "jameesalamat.com - جامعه سلامت", "url":"jameesalamat.com", "logo": { "@type": "ImageObject", "url": "jameesalamat.com/themes/custom/winter/logo.png", "width": "300px", "height": "83px" }}] }